[mostafa_cpp]

البته داستان كم نيست ولي در صورتي كه امكان پياده سازيش هم وجود داشته باشه .
اگر امكاناتش بود شخصا دوست داشتم يك بازي از روي رمان 1984 جرج اورول بسازم .
چيز محشري از آب در ميومد !
ولي خب ما هنوز بازيسازي رو بصورت حرفه اي دنبال نميكنيم و اكثر كارها بصورت انفرادي ساخته ميشه در نتيجه نميشه يك داستان خوب رو به بازي تبديل كرد .

[مصطفي سپهريان]

[mostafa_cpp]

اتفاقا غير ممكن در مورد ايراني ها وجود داره ، چون خيلي از ما كه تو همين سايت هم فعاليت ميكنيم تنبليم و پشتكار نداريم .
بهتر بگم : كاريزماي رسيدن به هدف رو نداريم

[مصطفي سپهريان]

چرا كسي به اين تاپيك نمياد؟
نا سلامتي پايه و اساس بازي سازي داستانيه كه براش انتخاب ميشه!!!!

[iran_adventure]

آخه فعلا همه دارن ياد مي گيرن ! نمي خوان بازي بسازن .

[meshki]

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام٬
اينم يك ايده: البته من توي نخ اين بازيا نيستم و اگه تكراري باشه عمدي نيست.
باري به سبك سيو سيتيه اسمش چيه؟
يك سلسله پادشاهي كه آخرين پادشاهش مثله اكثر سلسله ها ضعيفه. حالا بدبخت آخر عمرش هست و جانشين قانوني نداره. مثلا ممكنه بچش مرده٬ كشته شده يا اصلا خودش بچه دار نميشه. خلاصه حكومت او فئوداليه (منظورم اينه كه بخش بخشه حالا اسمش رو درست گفتم يا نه نمي دونم!) و تمام يا اكثر اميران هم متوجه نزديكي مرگ او هستند. متاسفانه يا خوشبختانه پادشاهان همسايه هم يك بوهايي بردند.
حالا وارد بازي ميشم:
شما در نقش يكي از حاكمان يكي از بخش هاي اين مملكت تنها دو راه داريد:
1. يا خودتان هم مثل بقيه براي رسيدن به حكومت تلاش كنيد.
2. براي كمك به يك امير ديگه باهاش بيعت كنيد.
اما هر كدام روش و سياست خودش رو مي خواد. شما مي تونيد با آرامش به خواسته خودتون برسيد. مثلا بخش هاي نزديك به خودتون رو با تجارت يا تهديد يا وعده و وعيد رام كنيد. اينطوري قدرت شما زياد ميشه و بهتر مي تونيد براي رسيدن به مقصود چانه بزنيد! يا اصلا با كشورهاي ديگه دست به يكي كنيد.
يا اينكه به خودتون زحمت بدين و برين اونجاها رو فتح كنيد كه اين خودش با مشكلاتي روبروست. مثلا هنوز پادشاه زنده است و مي تونه براي شما مشكلاتي پيش بياره٬ شايد اگه ضعيف باشين راحت شما رو خلع كنه! پس اول پايگاه خودتون رو با همون روش هاي بالا قوي كنيد بعد بريد به سراغ لشكر كشي! يا اينكه اين لشكر كشي شما آتش جنگ رو به همه نقاط كشور بكشونه يا اصلا باعث تضعيف حكومت مركزي بشه و كشورهاي همسايه يا بخش هاي ديگه از فرصت استفاده كنن و خودشون برن... .
خلاصه اين بازي و تمام افكار و اعمال بازي حتي بخش ها و همسايه ها بستگي به عمل و فكر شما داره.
شما توي اين بازي بايد يك سياست مدار جنگجو باشين تا بتونين به نحو احسن كارتون رو انجام بدين. اما اين بازي صرفا جنگ و سياست نيست:
مردم اينجا هم بايد به سبك سيو سيتي اداره بشن (فكر كنم اينطوري خيلي بازيه سختي بشه) هر چه مردم بخش شما متدين تر٬ روحيه شون و سلامتيشون هم بيشتر. هر چي تجارت٬ كشاورزي و صنعت توي بخش شما قوي تر باشه بهتر مي تونين سياست هاي خارجي خودتون رو پياده كنين.
البته ناگفته نمونه كه من خيلي دوست دارم توي اين بازيا سفير و پيك هم وجود داشته باشه.
خوب ديگه تا اينجا فعلا بسه

[abbas66]

سلام
اين داستان(در حقيقت طرح اوليه)در سبك ماجرايي-اكشن هست.
در يكي از روستاهاي جنوب غربي مدتي است كه اتفاقات عجيب و غريبي رخ داده است.
مدتي است كه اجساد از گورستانهاي اين شهر دزديده ميشوند. همچنين در هفته در شب 5 شنبه يك نفر از اهالي روستا (انسان بالغ)دزديده مي شوند پليس بعد از حدود 6 ماه كاري نمي تواند بكند بنابراين اطلاعات وارد كار مي شود و مامور برجسته ستاد (محمد مهدي) وارد عمل مي شود و با لباس مبدل وارد مردم روستا مي شود و متوجه مي شود كه مردم روستا به وجود روحي اعتقاد دارند كه در هر 5شنبه يك نفر را مي دزدد و روح او را تسخير مي كند و بهد از اينكه ارواح به 100 نفر رسيدند فيام ميكند تا كل دنيا را بگيرد و روح مردم را اسير خود كند. (اين اتفاق از سال 1385 يغني 1000 سال بعد از پيشگويي پيشگوييان قديمي)محمد مهدي چاره را در اين ميبيند كه خود را به خطر بياندازد و در شب 5 شنبه بيرون رود.
محمد آرام آرام در كوچه هاي روستا راه ميرود كه احساس ميكند كسي پشت سر او مي ايد.
به سرعت برمي گردد و ناگهان هيبتي بزرگ را ميبيند...
*اگه غلط املايي يا دستوري داشت به بزرگواري خودتون ببخشيد.
وسلام.

[iran_adventure]

عالي بود

[شهروز]

عباس جان
داستان خيلي جالبيه.

اگر مايل بودي كه با ما كار كني با من تماس بگير.

[eta]

به به داستانهای جالبین
برای مشکی:
دوست من قضیه داستان شما کمی با عباس آقا متفاوته روی تک تک اونا باید کار کرد تا پیاده سازی بشن و باید با هم متعادل بشن و خلاصه یه جورایی جفت و جورشون کرد داستان شما بیشتر مثل طرح بازی میمونه و باید تمام قسمتهاش امکان سنجی و بررسی بشه اما داستان عباس آقا یه داستان ساده است که معمولا هم به درد بازیهای ماجرایی می خوره ولی داستان شما برای بازیهای استراتژیک خوبه و معمولا تو مراحل ساخت بازی تکمیل و جفت و جور میشه.
بنا براین یه همچین داستانهایی رو نمیشه تو یکی دو صفحه بیان کرد.
به نظر حقیر اگه به صرفا داستان بازی علاقه داری بیشتر به داستانهای تو مایه های داستان عباس آقا فکر کن.