تاريخ عضويت: 1 شنبه 23 ارديبهشت 1386 تعداد ارسالها: 24 محل سكونت: ایران - مشهد
شنبه 29 ارديبهشت 1386 - 20:43
مصطفی جان ممنون
چرا خونوادش و پلیس تا آخر داستان خیلی سعی می کنن که یه ردی از اون پیدا کنن اما قاچاقچی ها علی رو به بهانه لورفتنش گریم می کنن که مردم نتونن اونو شناسایی کنن کاملا مواظبش هستن که چه روزنامه هایی رو بخونه و به اخبار ایران هم نگاه نکنه
اگر هم فکر می کنید کمی کسری هم داره خوشحال میشم....
تاريخ عضويت: 1 شنبه 23 ارديبهشت 1386 تعداد ارسالها: 24 محل سكونت: ایران - مشهد
جمعه 4 خرداد 1386 - 16:12
mamadgha نوشته:
داستانت را خواندم بد نبود اما از اين داستان فقط مي توان دموي اول بازي را درآورد و در حقيقت شما سه قسمت اول سناريوسيت را به شكل دمو در آر و قسمتهاي چهارم و پنجم هم خوبه اما گيم پلي آن ضعيفه البته آخرش خيلي هندي و غمناك شد اما خيلي خوب از آب دراومد و بايد بهت به خاطر استعداد خوبت تبريك گفت و وقتي كه مامور مي خواهد به شكل دزد شود تازه از آنجا بازي شروع شود فكر مي كنم اين طوري قشنگ تر است اما گيم پلي خيلي ضعيفي دارد بصورتي كه شناريو نويسيت خيلي شبيه سناريو يك فيلم است در صورتيكه بايد بداني كه سناريو نويسي براي بازي خيلي پيچيده تر است به عنوان مثال من ادامه سناريو را برايت مي نويسم.
اكنون مامور به شكل دزد در آمده و با يكي از دزدان ملاقات مي كند تا توسط او به قاچاچيان بزرگ دست پيدا كند دزد به او مي گويد كه بايد همراهش بيايد (مثلا در اينجا بازيكن بايد به دنبال دزد با استفاده از صفحه كليد و موس بدود) و سپس در بين راه وقتي وارد خانه اي متروكه مي شوند يكي از قاچاقچيان مي گويد كه اين يك مامور است و خودش او را در كلانتري ديده حالا مامور دزد نما در يك خانه متروكه بايد با دزدان درگير شود و يك نفر به تعداد زيادي آدم هجوم برده آنها را بكشد و سپس بگريزد و ....
در مورد ضعیف بودن گیم پلی همو نطور که قبلا هم گفتم هر قسمت (حداقل) سه مرحله است و داستان رو طوری خلاصه کردم که خواننده با موضوع کلی اون آشنا بشه .
علی تا زمانی که ماموره اصلا قرار نیست که عضو خلاف کارا بشه فقط چون از قاچاقچی بزرگه مدرکی ندارن علی به عنوان دزد باید بره اطلاعات جمع کنه تا ببینه بزرگترین محموله ای که می خواد از افغانستان به ترکیه بره تو کجای ایران قراره معاوضه بشه که موقع معاوضه همرو دست گیر کنن.
ولی بازم حتما رو طرح شما فکر می کنم.
تو پست بعدیم بیشتر راجبه نوع و داستان بازیمون توضیح میدم
راستی موندم چرا وقتی متن شما رو تو word کپی کردم زیر همش خط قرمز کشیده شد!!
تاريخ عضويت: 1 شنبه 23 ارديبهشت 1386 تعداد ارسالها: 24 محل سكونت: ایران - مشهد
جمعه 11 خرداد 1386 - 08:43
به نظر شما کدوم اسم برای داستان مناسب تره اگه چیز جالبی هم به ذهنتون رسید ممنون میشم بگید.درضمن فیلم نامه قسمت اول رو برای دوبلاژ آماده کردم یه طوریم شده که هرکی بخواد بخونه یه بسته دسمال کاغذی لازمش میشه. راستی اینم بگم نظر خودم شماره یکه، GOD MEN بدم نمیشه ولی خوب نظر شما هم شرطه.
__________________________________________
1-مردان خدا
2-جوانمردان
3-شاهد
4-عاشقان
_________________
0 بار اين نامه ويرايش شده است كه آخرين بار توسط 3 شنبه 15 خرداد 1386 - 04:37 در 2 بوده است.
تاريخ عضويت: 1 شنبه 23 ارديبهشت 1386 تعداد ارسالها: 24 محل سكونت: ایران - مشهد
شنبه 12 خرداد 1386 - 15:32
کاربر عزیز مصطفی سپهریان ممنون از نظراتتون. دوست داشتی درباره اسمای جدیدم یک نظری بده.
یک تغیر کوچیک تو دوتا از اسما دادم . لطفا نظرتون رو در بارش بگید درضمن در مورد خود داستان هم لطفا نظر بدید (داستان در صفحه قبل تو دوتا پست اومده)
کدوم یک از اسم های زیر برای این داستان مناسب تره؟
_____________________________
1- مردان خدا
2- جوانمردان
3- شاهدان
4- سرزمین عشقان
_____________________________
نظر خودم برابر با یک رای:سرزمین عاشقان